Rhapsody

تازگی ها متوجه شدم که از اصطلاحات شاملو تو شازده کوچولو چه قدر در گفتار و نوشتارم استفاده می کنم. بعد از اون همه بار خوندن و گوش دادن بهش گمونم کلمه به کلمه اش تو تمام وجودم رسوخ کرده.


راسموس آلبوم داده. اسکیلت هم پارسال آلبوم داده. رد هم دو سال قبل. من خبر نداشتم. از هیچ کدوم از اینا. اتفاقی رسیدم به آلبوم راسموس و بعد از اون یهویی سر و کله ی تمام بند هایی که نوجوونیم دوستشون داشتم از گوشه و کنار اینترنت پیدا شد. لوری رو که تو موزیک ویدیوی جدیدشون دیدم دقیقا همون حسی رو پیدا کردم که بعد از دو سه سال گوش ندادن به آهنگ های وستلایف موقع دیدن موزیک ویدیوی what about now داشتم. من هنوز خیلی جوونم که بخوام به پیر شدن و گذر زمان و اینجور چیز ها فکر بکنم. ولی وقتی سلبریتی های مورد علاقه ام پیر می شن یا مثل آلن ریکمن و چستر شروع می کنن به مردن، ناخودآگاه یاد گذر زمان و پیر شدن می افتم. 

+آلبوم راسموس یه جوری بود! زیادی الکترونیک بود و دریغ از یه چیکه خلاقیت تو آلبوم ها و آهنگ های اسکیلت! از شونصد سال پیش همه شون مثل همه دیگه ان! فعلا آلبوم های Amber Run و Kodaline رو دانلود کردم ببینم بقیه ی آهنگ هاشون هم به خوبی اون چند تا آهنگی که ازشون گوش دادم هست یا نه! آلبوم Dodie رو هم دانلود کردم.

ایمی لی تو exodus می گفت نمی تونه جایی بمونه که بهش تعلق نداره. منم نمی تونم. نمی تونم جایی بمونم که بهش تعلق ندارم و خودم رو مجبور کنم اونجا خوشحال باشم. گمونم هیچ کس نمی تونه. اینه که بنا کردم به امتحان کردن چیزای مختلف. اینه که شروع کردم به انجام دادن کارهایی که دیگران با انجام دادنشون خوشحال می شن بلکه بتونم میون این همه کار چیزی رو برای خودم پیدا کنم که بهم تعلق خاطر بده. ولی تو هیچ کدومشون این احساس رو پیدا نمی کنم. ممکنه بخشیش به خاطر اون اصالت طلبی ای باشه که تو تموم زندگیم داشتم.

احساس تعلق نمی کنم و این باعث شده بشینم فکر کنم ببینم کی بوده که به موقعیتی یا کسی یا جایی تعلق خاطر داشتم. فکر می کنم وقتی کسی چیزی رو می خواد یا داشتن اون چیز رو تجربه کرده و یا دیده که بقیه از داشتنش چه احساسی داشتن. دارم می گردم دنبال زمانی که حس تعلق خاطر رو توش تجربه کردم ولی نمی تونم به چیز هایی که به یاد میارم مطمئن باشم. نوستالژی رقیب سرسختیه برای واقعیت. 

یکی یا چند تا از تیکه های پازلم گم شدن و نمی دونم کجا دنباشون بگردم. هیچ چیز دیگه ای هم نمی تونه پازل رو کامل کنه. هر تیکه ی دیگه ای که جای تیکه های گم شده قرار بگیره مثل یه وصله ی ناجور و یه تیکه آشغاله تو تصویری که می تونه قشنگ ترین تصویر دنیا باشه.

+Evanescence-Exodus