Rhapsody

...Dazzling

سه شنبه, ۲۲ بهمن ۱۳۹۸، ۰۱:۴۹ ق.ظ

رفتیم بیرون ساعت یک بعد از نیمه شب. فقط به خاطر برف. فقط به خاطر اینکه چندین سال بود دم تولدم برف نیومده بود. توی خیابون فقط ما داشتیم راه می رفتیم. انگار یکی داشت اکلیل می پاشید رو زمین. چند ثانیه ایستادم تا یادم بمونه برای بعدها. مثل تمام شب هایی که از بهمن یادم مونده. خوب یا بد. 

  • ‎‎‎‎‎‎ ‎‎

All that I'm living for

Nocturnal

Snapshots

نظرات  (۲)

خیلی حس خوبیه، نصفه شب که هیشکی نیست آدم بره زیر برف ^_^ البته من که نرفتم تا حالا ولی از پشت پنجره لذتشو بردم :))

تولدت مبارک :)

پاسخ:
خیلی!! همه ی برف ها دست نخورده ان اون موقع^_^
نشده هنوز ولی مرسی:))

در اولین فرصت گوش فرا داده شود به 

Aldous Harding - Stop Your Tears

پاسخ:
حتما! ممنون:)
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">