?Who are you in the End
دوشنبه, ۱۲ شهریور ۱۳۹۷، ۰۶:۲۸ ب.ظ
تابستون سال گذشته، یه روزِ سه شنبه بود که تصمیم گرفتم برم جنگ. همهچیز رو تغییر بدم و جنگ داخلی رو متوقف کنم. از فرداش، که چهارشنبه بود و شنبه نبود شروع کردم. تا همین الان طول کشید. تمام روحم مجروح شد. اما نتیجهاش پیروزی بود. پیروزیای اون قدر شیرین که مجبورم میکنه اینجا دربارهاش بنویسم. از فردا باید بیفتم به جمع و جور کردن ویرانهها. شالودهی تمام بناهای شهر پیریزی شده. ساختمونها ساخته شدهان. فقط مونده نازککاریهای لازم و ساختن ساختمونهای جدید.
+ :)
++ پست مرتبط