Rhapsody

Sweet summer light

جمعه, ۱۲ شهریور ۱۴۰۰، ۰۸:۴۵ ب.ظ

بگذارید یک چیزی بگویم. وبلاگ آدم از هرجای دیگری محرم راز تر است. در واقع اینجا هیچ وقت قرار نبود بسته شود. من قرار نبود جای دیگری بروم و دیگر صفحه ی آشنای یک سرویس وبلاگنویسی را نبینم. کانال بیشتر حکم ییلاقی داشت که بروی و دوباره برگردی به خانه. اینجا قرار بود ادامه ی حرف هایم را بزنم. حرف های جدی تر و یا از دل بر آمده تری که کانال تلگرام با آن خطوط justify نشده اش نمی توانست محرم آن ها باشد. امروز بعد از هزار ماه صفحه ی وبلاگ را باز کردم و به خودم آمدم که دیدم حرف هایی دارم که صفحه ی تلگرام برایشان بسیار کوچک است. 

می دانید چند روز پیش به این فکر می کردم که عجیب ترین اتفاق این دو سال کرونا برای من صدای پرنده ها بوده. با هیچ خبری چه خوب و چه بد صدایشان از پشت پنجره ی اتاقم قطع نمی شد. برایشان مهم نیست که عدد روز چند نفر است و یا در کجای جهان چه جنگی اتفاق می افتد. مثلا تمام صبح هایی که مامان کرونا داشت و من با رد اشک از خوابی که به یاد نمی آوردم چه بود بیدار می شدم، صدای پرنده ها پس زمینه ی پختن سوپ در قابلمه کوچک بود. یا صبح آن روزی که آن خواب را دیدم که کسی ممتد می گفت طالب آمده. طالب آمده. یا روزی که جواب امتحانم آمد و من با خنده خبرش را به این و آن می دادم تمام مدت یاکریمی دم پنجره اتاقم نشسته بود. برایشان هیچ چیزی مهم نبود. فقط می خواندند و می خواندند. 

در این مدت دفترچه های قدیمی ام را پیدا کردم و نامه ای از پنج سال پیشم برایم رسید. راستش را بخواهید دلتنگ دختری شدم که یک ماه تمام آرزویش این بود که بتواند از جایی پوستر هری پاتر پیدا کند. یا دختری که هر شب قبل از هر بازی عادت داشت دعا کند که مسی برایشان دو گل بزند با پاس های ژاوی و اینیستا. نمی دانم اگر می توانستم خودم را در آن لحظه ببینم دلش را داشتم که بگویم زندگی آن قدر عجیب می شود که وقتی خبر جدا شدن مسی از باشگاه را می شنوی، شانه بالا می اندازی و می روی سراغ کار های مهم تر یا نه. 

امروز همین طور که داشتم صبحانه می خوردم یادم آمد که در کلاس های استاتیک یا مقاومت مصالح مفهومی می خواندیم به نام خستگی. تا جایی که به یادم مانده خستگی در اثر تحمل متناوب بار رخ می دهد و تا جایی پیش می رود که برای شکست قطعه به نیرویی بسیار کم تر برای شکست همان ماده در شرایط بار استاتیک نیاز است. گمانم مفهوم متناسبی بود برای به یاد آوردن! فردا می روم برای گرفتن وسایل گلدوزی. چون خستگی ذهنی را باید با یک کار تکراری بدون نیاز به فکر کردن برطرف کرد. برای خستگی روحی اما هیچ چاره ای ندارم!

چند روز پیش هم داشتم فکر می کردم که چرا خیلی وقت است چیز شگفت انگیزی پیدا نکرده ام. آخرین باری که از شدت ذوق نمی دانستم باید چه کار کنم و می خواستم جلوی آدم های توی مترو را بگیرم و برایشان دلیل ذوقم را توضیح بدهم تابستان نود و هشت بود وقتی ساز و کار GAN را فهمیده بودم. و قبل تر از آن وقتی شروع کرده بودم به فیلم دیدن از ابتدا. و باز هم قبل تر موقع دانلود آلبوم judgement آناتما و گشتن توی فروم ها و تاپیک هایشان و هزاران پچیز درشت و ریز دیگر که به خاطر نمی آورم. الان اما اینترنت هم انگار هیچ چیز خلاقانه ای ندارد. همه چیز شده مشتی تیک تاک چند ثانیه ای که کپی همدیگر هستند. بگذارید خلاصه اش کنم!!! دلم چیزهای جدید و قشنگ می خواهد:)

همین. دیگر چیزی ندارم برای نوشتن. اگر تا اینجا خواندید و ناراحت شدید معذرت می خواهم! اگر اینجا لینک دادن راحت تر بود چند تا لینک می دادم از چیز های قشنگ تر. مراقب خودتان باشید. 

:)

 

  • ‎‎‎‎‎‎ ‎‎

نظرات  (۶)

  • فاطمه ‌‌‌‌
  • ذوق الانِ من؟ دیدن کلمات استاتیک و مقاومت مصالح و GAN تو این پست :)) با اینکه به دو تای اولی اونقدرا علاقه ندارم و سومی رو هم هنوز نرفتم دنبالش که ساز و کارش رو درست بفهمم ؛-)

    ولی انگار همین شباهت‌ها و کلمه‌های آشنا سر ذوق میارنم.

    از آلبوم Judgement چندتایی آهنگ دارم، برم یه کم گوش کنم :)

    پاسخ:
    من استاتیک رو تا حدی دوست داشتم! قشنگ بودن مسئله هاش! ولی مقاومت مصالح رو واقعا بدم می اومد ازششششش!!! الان خیلی وقته که کد نزدم. دلم می خواد زود تر این کارای باقیمونده تموم بشن، بتونم یکی دو هفته ای استراحت کنم و بعد بشینم همه ی این الگوریتم های خوشگلی که تا الان تئوری خوندمشون کذ بزنم و نتیجه بگیرم:))) 
    ولی کارا تموم نمیشه*خنده برعکس* :) 
    اون آلبوم همه ی آهنگاش عالی هستن! ولی الان به مودم نمی خورن. زیادی غمگینن. آلبوم we are here because we are here اگه اسمش درست یادم مونده باشه بهتره واسه الان من. اونم بگوش:))
    چه قدر زیاد شد جوابم:دی
  • فاطمه ‌‌‌‌
  • دقیقا منم کلی کار گذاشتم برا وقتی که کارای الانم تموم بشن :))

     

    من فول آلبوم‌شون رو ندارم، قبلا به هر کدوم که برمی‌خوردم و خوشم میومد دانلودش می‌کردم. الان از این آلبومی که گفتی فقط A simple mistake رو دارم که جزو اوناییه که دوسش دارم :)

     

    مرسی، جواب زیاد خوبه اتفاقا :)

    پاسخ:
    البته که منم اشتباه گفته بودم البوم رو*سوت زدن* :دی
    البوم weather system منظورم بود:))
    جواب و کامنت و پیام و وویس کلا زیادش خوبه⁦^_^⁩
  • فاطمه ‌‌‌‌
  • از اون آلبوم هم Untouchable ها رو دارم ولی دیگه امشب گوش نمی‌کنم :)) یه کم افسرده شدم قبلیا رو گوش دادم، به قول خودت به مود الانم نمی‌خوردن :دی

    پاسخ:
    بعد از هزار روز اومدم جواب کامنت بدم!!! 
    اتفاقا untouchableها از امیدبخش ترین ترک های آناتما هستن! خیلی هم پتانسیل کرم گوش شدن دارن!!گوششون کن⁦^_^⁩

    امروز داشتم وبلاگ‌هایی رو که دنبال میکنم، بالا و پایین می‌کردم و از آپدیت نشدن بعضی‌ها غصه می‌خوردم. یکی هم این وبلاگ‌ بود، هرچند چنل رو دنبال می‌کنم و لذت می‌برم؛ محتوای وبلاگ رنگ و بوی دیگه‌ا‌ی داره. خوشحالم بعد از مدت‌ها نوشتین.

    غم‌انگیز و شرم‌انگیزه که از آلبوم Judgement فقط قطعه‌ی Deep رو شنیده‌ام :) باید برم سراغ بقیه‌ی آلبوم. مرسی از معرفی تلویحی ...

    پاسخ:
    خیلی خوشحالم که من رو می خونید!! و اینکه واقعا برام سواله که واقعا کانال خوبه؟ چون من همه اش حس زیاد خوبی ندارم بهش! از هر راهی بهم جواب بدید موجب خوشحالی میشه:) 
    قطعه ی deep خودش قابلیت این رو داره که یه آلبوم باشه که ۱۵ تا ترک داشته باشه، همه همون deep باشن:دی
    به غیر از اون خیلی معروفاش emotional winter هم خیلی عالیه!

    برای خستگی روحی اما هیچ چاره ای ندارم...

    یاد اونجایی افتادم که رومن گاری تو کتابش میگه: آدم که از درون خیلی پا ندارد.دارد؟

    پاسخ:
    من نخونده ام این کتاب رو. ولی سرچ کردم که ببینم این نقل قول از کجا میاد و چه قدر خوب بود! واقعا کاش پا داشتیم. میرفتیم.
  • هلن پراسپرو
  • اینترنت هر چی از زمان افول فروم ها و وبلاگها میگذریم، کمتر و کمتر چیز خلاقانه داشته :_)

    هر وقت تعداد کلمات کم شد، فیلم و عکس زیاد شد و فرستادن پیام های کوتاه کوتاه آسون، خلاقیت ته کشید.

    پاسخ:
    من یادمه که اون موقع ها تا چند سال هر بار یه چیز خیلی جدید رو کشف می کردم توی اینترنت. میخوام چند تا ویدیو هم بذارم از سایتای قدیم فیلما و اینا توی کانال اگه وقت کنم. 
    الان که همه چی تکراریه! و داغون:-/
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">