Rhapsody

Nothing and Everything

چهارشنبه, ۸ مرداد ۱۳۹۹، ۱۲:۱۳ ب.ظ

هزار ساله که اینجا چیزی ننوشته‌ام. نهم خرداد ماه سالروز شروع وبلاگ نویسیم بود و با احتساب یک سال قبلش، یازده ساله که دارم وبلاگ‌داری می‌کنم. حقیقتا بعد از یازده سال، الان به جایی رسیدم که نمی‌دونم چرا همچنان باید بنویسم. ولی نیرویی من رو وادار می‌کنه که همچنان وبلاگ داشته باشم و بذارم بمونه برای زمانی که بتونم دوباره توش مثل دوران طلایی وبلاگ‌نویسیم، بنویسم. 

هفته‌ی پیش بعد از شش ماه بالاخره تونستم با یکی از دوستام برم بیرون. وارد قنادی شدیم و کیک گرفتیم. قرار شد نوشیدنی بگیریم که من مثل همیشه چشمم خورد به موهیتو و لیموناد! سفارش دادیم و وقتی سفارشمون داشت آماده می‌شد یادم اومد که موهیتو نوشیدنی سردیه و لیوان یکبار مصرف و نی پلاستیکی می‌تونه کرونا داشته باشه! چه قدر باید بگذره تا بتونیم دونه‌دونه عادت‌های کوچیکمون رو وفق بدیم با شرایط موجود! آخرش هم نتونستم سفارشم رو بخورم! 

سال پیش این موقع ها، ثبت‌نام کرده بودم برای برنامه‌ی بارش شهابی. بعد از شش سال داشتم می‌رسیدم به یکی از چیزهایی که همیشه دام می‌خواست تجربه‌اش کنم! رفته بودم سراغ پیدا کردن لیوان فلزی سفریم که گم شده بود و پتوهای مسافرتی‌مون رو گذاشته بودم جلوم که انتخاب کنم کدوم رو ببرم! چه قدر دلم می‌خواست امسال هم می‌شد بریم! روز خورشید‌گرفتگی از گروه نجومی برگزار‌کننده پرسیدم که امسال هم می‌برن رصد یا نه که گفتن می‌برن و می‌شه خودمون بریم و بهشون ملحق بشیم. خوشحال شدم! اما با این شرایط گمونم کنسل خواهد شد کل برنامه! هفته‌ی اول تعطیلی‌ها هم سفر رصدی‌مون کنسل شد به خاط کرونا. اینا رو دارم می‌نویسم که بگم درسته یه خورشیدگرفتگی دیدم امسال، ولی کرونا یه رصد به من بدهکاره! 

+کاملا مشخصه که دیگه نمی‌دونم چی می‌خوام بنویسم توی وبلاگم! :-|

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">