Rhapsody

روزی به غرور جوانی سخت رانده...

چهارشنبه, ۱۲ دی ۱۳۹۷، ۱۱:۴۶ ب.ظ

روزی به غرور جوانی سخت رانده بودم و شبانگاه به پای کریوه‌ای سست مانده. پیرمردی ضعیف از پس کاروان همی‌آمد و گفت چه نشینی که نه جای خفتنست؟ گفتم چون روم که نه پای رفتنست. گفت این نشنیدی که صاحب دلان گفته‌اند رفتن و نشستن به که دویدن و گسستن
ای که مشتاق منزلی ، مشتاب
پند من کار بند و صبر آموز

اسب تازی دو تک رود به شتاب
واشتر آهسته میرود شب و روز

+ مادرم دیشب گفت هر چیزی باید سر جای خودش اتفاق بیفتد. تمام جان و مالت را هم که بگذاری برای رسیدن به چیزی که زمان آن فرا نرسیده نمی توانی به دستش بیاوری. مسئله ای است که این روز ها با ان دست و پنجه نرم می کنم و دیشب که این حکایت را گوش می دادم احساس کردم با حال این روز هایم نزدیکی دارد. 
++ به عنوان اولین تجربه ی خودخواسته ام از ادبیات فارسی رفته ام سراغ گلستان سعدی با صدای خسرو شکیبایی. تمام مدتی که شکیبایی حکایت ها را می خواند لبخند می زنم و از این بابت خوشحالم که موقع مناسبی گلستان را شروع کرده ام. اگر قبل تر از این بود، از توقف های شیرین شکیبایی آشفته می شدم و بر می گشتم سراغ کتاب صوتی دیگری با ضرباهنگ بالاتر. 
  • ‎‎‎‎‎‎ ‎‎

All that I'm living for

Nocturnal

نظرات  (۲)

  • مــاهان (ف.چ)
  • الان داشتم یک چیزی مینوشتم. هنوز تمام نشده. تعجب کردم این را دیدم اینجا.



    + استاد المپیاد که انصافا هم بسیار باسواد بود یک بار حرفی زد خیلی رادیکال. تو فرض کن سایه با اونهمه ابهت میگه سعدی کسیه که میتونه توی زبان دست ببره و ساختار زبانی تازه بیافرینه. باقی نه. باقی باید دستخوش زبان و ساختارش باشند. مگر کسی به نبوغ او پیدا بشه. بعد، استاد ما، یک روز خیلی رادیکال برگشت گفت سعدی مثل «جوب» میمونه. بعد البته گفت حافظ مثل دریا.
    این تعریفی بود که بیشترین احساس نزدیکی را باهاش پیدا کردم. 
    سعدی را ورق میزنی خسته کننده ست. تکراره. زبان بازیه.
    ..
    آره خلاصه. بیهقی بخون. نامه های عین القضات را بخون. عین القضات محشره. 
    پاسخ:
    دیدم پستی که توش راجع به سایه و سعدی نوشته بودی رو. 
    حرف استاد المپیاد رو نه می تونم رد کنم و نه می تونم بپذیرم. تمام تجربه ام توی ادبیات بر می گرده به کتاب های ادبیات مدرسه و سه واحد فارسی عمومی که باید پاس می کردیم. که بخش آشنایی با ادبیات جهانش صد برابر بهتر از بخش ادبیات فارسی و شعر هاش یادم مونده. ممنونم که برام نوشتی نظر خودت و استاد المپیاد رو راجع به سعدی. دوست دارم نظرات مختلف رو بخونم 
    گلستان رو هنوز نخوندم. دارم البوم گلستان خسرو شکیبایی رو گوش می کنم می خواستم آروم وارد دنیای ادبیات بشم. تموم که شد اما شروع می کنم به خوندنش. 

    ممنون بابت پیشنهاداتت. حتما می رم سراغشون و از خودت هم سوال می پرسم درباره ی خوندنشون.
  • Mohammad Mahdi ..
  • بماند سالها این نظم و ترتیب

    ز ما هر ذرّه خاک افتاده جایی


    غرض نقشیست کز ما باز ماند

    که هستی را نمی بینم بقایی...

    پاسخ:
    دوست داشتم اونقدری شعر می دونستم که جواب این کامنت رو با شعر می دادم.
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">